بحران برق ایران؛ چرا هر سال خاموشیها بیشتر میشود؟
بحران برق؛ چرا اینجا هستیم؟
به گزارش نماد اقتصاد؛ ایران سالهاست که با عدم تعادل جدی در تولید و مصرف برق دستوپنجه نرم میکند و ارتباط مستقیم تولید برق با تامین گاز، فشارها را مضاعف کرده و علیرغم تامین سالانه 70 میلیارد مترمکعب گاز برای نیروگاهها، کمبودها همچنان جدی است.به طوری که در تابستان 2024، این کمبود به 14,000 مگاوات رسید که زندگی مردم و صنایع را بهشدت تحت تاثیر قرار داد.
فرسودگی نیروگاهها؛ مشکل قدیمی و مداوم
بخش زیادی از نیروگاههای کشور از کار افتاده و قدیمیاند. حدود 12 گیگاوات از ظرفیت نیروگاههای بخار و 2.7 گیگاوات از نیروگاههای گازی، قدمتی بالای 30 سال دارند. این فرسودگی، بهرهوری نیروگاهها را کاهش داده و بر شدت بحران افزوده است.
چالشهای اصلی در صنعت برق؛ روایتی از ناکارآمدیها و بحرانها
صنعت برق کشور در سالهای اخیر با مجموعهای از چالشهای پیچیده مواجه شده که هر یک بهتنهایی کافی است تا تعادل این بخش استراتژیک را بر هم بزند. در مرکز این بحرانها، خصوصیسازی ناقص و ناکارآمد قرار دارد. واگذاری نیروگاهها به بخش خصوصی، بهجای تسهیل در توسعه، به دلیل نبود برنامهریزی دقیق و نبود حمایتهای مالی دولت، به نوعی بلاتکلیفی منجر شده است. خصوصیسازیای که نه تنها به افزایش بهرهوری کمکی نکرد، بلکه روند توسعه زیرساختهای برق را کندتر از قبل کرد.
از سوی دیگر، ساختار بازار انرژی نیز با مشکلاتی بنیادین دستوپنجه نرم میکند. وزارت نیرو که همچنان تنها خریدار انحصاری برق است، فضای رقابتی برای بخش خصوصی ایجاد نکرده و با رفتار غیرمنعطف خود، سرمایهگذاران بالقوه را از این حوزه دور کرده است. نتیجه این وضعیت، بازاری را رقم زده که بهجای رشد و رقابت، درگیر انجماد و رکود شده است.
اما شاید بزرگترین ضربه به صنعت برق از سوی بدهیهای سنگین دولت به بخش خصوصی وارد شده باشد. این بدهیها که روزبهروز افزایش مییابد، نه تنها انگیزه سرمایهگذاری را از میان برده، بلکه بسیاری از نیروگاههای خصوصی را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.
در این میان، پرداخت یارانههای سنگین برای برق و فرآوردههای نفتی، فشار مضاعفی را به اقتصاد کشور وارد کرده است. دولت با تخصیص بخش عمدهای از بودجه به این یارانهها، منابع لازم برای توسعه زیرساختها و نوسازی نیروگاهها را از دست داده و چرخه معیوبی را در مدیریت انرژی ایجاد کرده است.
صنعت برق ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در سیاستها و تصمیمات مدیریتی است. بازاری شفاف و رقابتی، پرداخت بدهیهای انباشتهشده و کاهش تدریجی یارانهها میتوانند مسیر خروج از این بحران را هموار کنند. اما آیا این تغییرات در کوتاهمدت امکانپذیر است؟ پرسشی که پاسخ آن، سرنوشت صنعت برق کشور را رقم خواهد زد.
راهحلهای بحران برق؛ گامی به سوی ثبات و توسعه
بحران برق در ایران به مرحلهای رسیده که تنها یک مجموعه اقدامات جامع و هماهنگ میتواند راهگشا باشد. یکی از مهمترین گامها برای مهار این بحران، افزایش تولید برق است. هرچند تولید بیشتر به ظاهر ساده به نظر میرسد، اما سالهاست که این هدف، به دلیل کمبود منابع مالی و مشکلات مدیریتی محقق نشده است. در حالی که نیاز کشور به رشد پایدار در تولید برق روزبهروز بیشتر میشود، نیروگاههای فرسوده و سرمایهگذاری ناکافی، عملاً این هدف را به حاشیه راندهاند.
در کنار تولید، مدیریت مصرف نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. فرهنگ مصرف انرژی در ایران به اصلاحات جدی نیاز دارد. یکی از ابزارهای کاربردی برای مدیریت این وضعیت، نصب کنتورهای هوشمند است که میتواند مصرف را هدفمندتر و عادلانهتر کند. با افزایش آگاهی و بهرهگیری از این فناوری، فشار بر شبکه برق کاهش یافته و توزیع منابع بهینهتر انجام خواهد شد.
شبکههای فرسوده انتقال برق، یکی دیگر از نقاط ضعف کلیدی در این بحران هستند. بهبود زیرساختها و توسعه خطوط انتقال، نهتنها تلفات انرژی را کاهش میدهد، بلکه امکان بهرهوری بیشتر از تولید موجود را فراهم میکند. این گام اساسی، نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت و تعهد دولت به بازسازی ساختارهای قدیمی است.
با این حال، مسئله برق و گاز بههمپیوستهاند. زمستانها، زمانی که فشار گاز کاهش مییابد، بحران به اوج خود میرسد. کمبود گاز، چرخه تولید برق را مختل کرده و به صنایع کشور آسیبهای جدی وارد میکند. این کسری، فراتر از یک چالش فنی است و به سیاستگذاریهای جامع در حوزه انرژی نیاز دارد.
تنها راهحل بحران برق؛ تغییر رویکردهای مدیریتی
حل بحران برق در ایران، نهتنها به تغییر رویکردهای مدیریتی، بلکه به اتخاذ تصمیمات جسورانه و هماهنگی میان بخشهای مختلف انرژی نیازمند است. ترکیب تولید پایدار، مصرف هوشمند و بازسازی زیرساختها، میتواند بهتدریج مسیر بحران را هموار کند. اما این اقدامات بدون اراده ملی و همکاری همهجانبه، در حد یک برنامه باقی خواهند ماند.
انتهای پیام