نفت در پسزمینه! آیا زمان آن نرسیده که به دریاهای ایران توجه کنیم؟
اقتصاد دریا محور به عنوان یک استراتژی کلیدی برای رشد اقتصادی و تحقق توسعه پایدار در کشورهای دارای سواحل وسیع، در چند سال اخیر در کانون توجه قرار گرفته است. با وجود 5800 کیلومتر نوار ساحلی و پتانسیلهای بینظیر ایران در بهرهبرداری از منابع دریایی، کشور ما نتوانسته است از این منابع به شکل بهینه استفاده کند.
پتانسیلهای دستنخورده در سواحل ایران: گنجهایی که باید کشف شوند
به گزارش نماد اقتصاد، اقتصاد دریامحور در ادبیات جهانی عموماً با عنوان اقتصاد آبی یا استفاده پایدار از ظرفیت منابع و گسترههای آبی اطلاق میشود، واژه «اقتصاد آبی» برگرفته از رنگ آبی گسترههای دریایی و در برگیرندهی فعالیتهای اقتصادی مربوط به عرصههای آبی و سواحل طیفی وسیعی از بخشهای مستقر و نوظهور است.
این تعریف شامل اقیانوسها، دریاها، دریاچهها و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد اشتغال و درنهایت افزایش تولید ناخالص داخلی است.
بنابراین، حوزه اقتصاد دریا فراتر از مواردی از قبیل شیلات و گردشگری دریایی است و مستلزم ظهور و حمایت از صنایع مرتبط با آب و دریا و ازجمله حمل ونقل دریایی، گردشگری دریایی، انرژیهای تجدیدپذیر، آبزیپروری و شیلات، بیوتکنولوژی دریایی، زیست هواشناسی و معدنکاری دریایی است.
با توجه به شرایط کنونی کشور و توسعه با عدم اتکا به فروش نفت، تأکید بر عبور از اقتصاد تکمحصولی و کاهش تدریجی تأثیر صادرات نفت بر بودجه کشور باید در حوزههای دیگری از جمله دریا، صنعت، معدن، کشاورزی و … تمرکز شود و در این بین دریا به عنوان یکی از حوزههای مهم میتواند محور اقتصاد ایران باشد.
اقتصاد دریا محور، به معنای استفاده از منابع آبی شامل اقیانوسها، دریاها، دریاچهها سواحل و جزایر برای رشد اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم است. دریا، دارایی عظیم راهبردی و استراتژیک ایران است که دارای سواحل مناسب در این زمینه است.
ایران با داشتن ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی جنوبی و شمالی (۴۰ درصد مرزهای کشور)، کشوری دریایی محسوب می شود؛ ولی در میزان استفاده از این نعمت خدادادی چندان موفق نبوده است.
بیشترین فعالیت در عرصه سواحل کشور، مربوط به محدودههای شهری و روستایی و تأسیسات بندری و نظامی است که همه اینها حدود ۵ درصد از ظرفیت سواحل کشور را به خود اختصاص دادهاند و حدود ۹۵ درصد از این ظرفیت مورد توجه قرار نگرفته است.
اقتصاد دریامحور و اقتصادی که بر پایه منابع و صنایع دریایی بنا گذاشته شده است، در اصل استفاده پایدار از منابع گسترههای آبی دریایی ، اقیانوسی و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود معیشت، اشتغالزایی و توسعه صنعتی کشور است.
۶۰ درصد ارزش منبع دریایی، آبزیپروری و شیلات است، حوزه فعالیت اقتصاد آبی شامل فعالیتهای سنتی مرتبط با دریا مانند شیلات، گردشگری، حمل ونقل، کشتیسازی و منابع زیرسطحی است.
همچنین، صنایع نوظهور مانند آبزیپروری، بیوتکنولوژی، انرژیهای تجدیدپذیر و منابع غذایی جدید نیز از دیگر فعالیتهای اقتصاد آبی محسوب میشود.
چرا اقتصاد دریا محور اهمیت دارد؟ نگاهی به تجارب کشورهای موفق
در حال حاضر ارزش منابع دریایی قابل استحصال با فناوریهای موجود در کل دنیا بیش از ۲۵ تریلیون دلار تخمین زده میشود که در این میان آبزیپروری و شیلات حدود ۶۰ درصد آن را به خود اختصاص دادهاند.
هماکنون بیش از ۸۰ درصد شهرهای بزرگ جهان در مناطق ساحلی قرار دارند و حدود دو سوم جمعیت جهان در محدوده ۶۰ کیلومتری مرزهای دریایی زندگی میکنند و بیش از ۸۰ درصد شهرهای بزرگ جهان در مناطق ساحلی قرار دارند.
بنابراین میتوان به جرات گفت مناطق ساحلی دنیا قطبهای تجاری شناخته شده بینالمللی هستند و سهم عمدهای در تولید ناخالص کشورها دارند.
در سال ۲۰۱۴ حدود ۳.۵ میلیون نفر در کشورهای اتحادیه اروپا در مناطق ساحلی مشغول به فعالیتهای اقتصادی بودهاند. در حالی که این مناطق دارای اهمیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در مقیاس جهانی و منطقه ای هستند و بسیاری از کشورهای جهان سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکنند.
در این میان ویتنام و سپس چین با بیش از ۵۰ درصد، در صدراین فهرست قرار دارند.
آمار نگرانکننده: سواحل ایران تنها ۵ درصد از ظرفیتهای خود را به کار میگیرند
ایران نیز حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین می کند که با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور، رقم پایینی تلقی میشود.
ایران حدود یک درصد اقتصاد دریایی دنیا را بدون احتساب منابع نفتی و گازی و حدود ۵/۲ درصد را با احتساب این منابع به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که از نظر پتانسیل موجود در اختیار کشور، ایران از بین ۱۸۴ کشور در رتبه چهلم قرار دارد، در صورتی که از نظر کسب درآمد وضعیت مطلوبی نداشته و بیشترین فعالیتهای اقتصادی در عرصه سواحل کشور متمرکز در محدوده شهرهای بزرگ ساحلی است.
چالشهای اقتصادی و اجتماعی: وقتی توسعه نامتوازن به مشکلات بزرگتری دامن میزند
موضوع دیگر، چالش توزیع نامتوازن جمعیت در کشور و نگاه تمرکزگرایی و عدم توجه جدی به پتانسیلها و ظرفیت و منابع نواحی مرزی و به خصوص در نواحی با مرز آبی بسیار جدی است.
به عنوان نمونه، هفت استان ساحلی ما که حدود ۲۵ درصد مساحت کشور را به خود اختصاص میدهند، تنها دربرگیرنده حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور هستند.
در حالی که بررسیها نشان میدهد که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریا، چهار شغل جدید ایجاد میشود که در مقایسه با سایر بخشها بسیار قابل توجه است.
در این زمینه، نمونههای موفق و ناموفقی به چشم میخورد. به عنوان نمونه، با ایجاد بندر شهیدرجایی، جمعیت بندرعباس و به طور کلی استان هرمزگان دو برابر شد و پس از آن با اضافه شدن صنایع مادر در ناحیه بندرعباس مانند صنایع پتروشیمی، آلومینیم، کشتیسازی، فولاد و سیمان هرمزگان جمعیت این ناحیه بیش از پنج برابر شده است.
از طرفی تجربهی تقریباً ناموفق منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در عسلویه به لحاظ کلان، بیانگر این مطلب است که عدم توسعه پایدار و متوازن اگرچه به عنوان یک مرکز پُراهمیت فعالیتهای صنعتی و معدنی، منافع اقتصادی برای کشور به همراه دارد، لیکن چالشهای جدی زیست محیطی، کالبدی و اجتماعی را (مانند آلودگیهای بالای زیست محیطی و مسائل اجتماعی ناشی از مهاجرت های شغلی و دوگانگی فرهنگی) به دنبال داشته است.
در این میان، استفاده از ظرفیت بالای کنشگری مناطق آزاد و ویژه، در تحقق الگوهای اقتصاد دریامحور بسیار کلیدی است.
در این خصوص میتوان به تجربه موفق کیش در جذب گردشگر دریایی اشاره کرد.
در نمونهای دیگر میتوان به مصوبه مجلس در بهمن ماه ۱۳۹۸ و الحاق اراضی شهر چابهار، شهر جدید تیس و بالغ بر ۸۰ روستا و افزایش محدوده ۱۴ هزار هکتاری به حدود ۹۲ هزار هکتاری اشاره کرد که این مصوبه هم در راستا با نقش کلیدی بندر و شهر چابهار در مقیاس یکی از چهار شهر لجستیک کشور (براساس سند آمایش لجستیک کشور) و مبدأ کریدور توسعه شرق کشور بوده و بهرهبرداری مناسبی از ظرفیت مناطق دریایی نشده است.
آینده روشن اقتصاد دریامحور: چگونه میتوانیم به سمت بهرهبرداری پایدار حرکت کنیم؟
اقتصاد «دریا محور» یکی از عناصر قدرت سیاسی و ظرفیتهای رشد اقتصادی ایران محسوب میشود که در صورت توجه به آن میتواند از جمله مهمترین مصداقهای اقتصاد مقاومتی در جنوب شرق کشور باشد.
کشور ایران نیز با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خود در منطقه و جهان دارای نقشی کلیدی و حساس است، از همین رو و با توجه به دارا بودن بیش از ۵۸۰۰ کیلومتر خطوط ساحلی، دسترسی به دریا در شمال و جنوب، دسترسی به آبهای آزاد (اقیانوس هند)، مجاورت با منطقه استراتژیک خلیجفارس و تنگه هرمز و قرار گرفتن در کریدورهای ترانزیتی بینالمللی بایستی به دنبال توسعه پایدار با رویکرد دریایی باشد، تعبیری که تحت عنوان «توسعه دریا محور» به آن اشاره میشود.
سهم دریا از تولید ناخالص داخلی در کشورهای ساحلی پیشرفته مثل اتحادیه اروپا ۵۰ درصد است، اما این رقم در کشور ایران، با وجود قریب به ۶ هزار کیلومتر نوار ساحلی، فقط ۲ درصد است.
بررسیهای کارشناسان نشان میدهد که سهم دریا از تولید ناخالص داخلی در کشورهای ساحلی پیشرفته مثل اتحادیه اروپا ۵۰ درصد است، اما این رقم در کشور ایران، باوجود قریب به ۶ هزار کیلومتر نوار ساحلی، فقط ۲ درصد است.
از سوی دیگر طبق اعلام کارشناسان در حال حاضر حدود ۹۵ درصد واردات و ۸۵ درصد صادرات کشور از طریق بنادر انجام میشود. بنابراین با توجه به حجم گسترده صادرات و واردات کالا، توسعه بنادر بهعنوان دروازههای ارتباطی کشور در راستای توسعه دریا محور امری الزامی است.
چابهار، دروازه ملل: چرا بندر اقیانوسی ایران کلید توسعه است؟
سیستان و بلوچستان پهناورترین استان کشور است که ۱۸۷ هزار کیلومترمربع مساحت دارد و از شمالیترین تا جنوبیترین نقطه استان بالغ بر یک هزار و ۱۵۰ کیلومتر فاصله است، همچنین وجود ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با کشور پاکستان، ۳۲۰ کیلومتر مرز با کشور افغانستان و ۴۰۰ کیلومتر ساحل با پاکستان و دریای عمان و قرار گرفتن تنها بندر اقیانوسی کشور یعنی بندر چابهار در این خطه از مزیتهای برجسته تجارت این استان مرزی کشور به شمار میرود.
بندر چابهار بهعنوان تنها بندر اقیانوسی ایران دارای اهمیت ویژه و خاصی برای کشور است. بهگونهای که به دلیل بهرهمندی این بندر از موقعیت استراتژیک جهت ترانشیپ و ترانزیت کالاهای بنادر حوزه خلیجفارس، افغانستان و آسیای میانه در صورت توجه و سرمایهگذاری مناسب و همچنین فراهمسازی زیرساختهای لازم، میتواند در راستای ثروتآفرینی و توسعه شرق کشور نقش ویژهای ایفا کند.
بندر چابهار باوجود ۳۲۰ کیلومتر مرز آبی، ۱۱ بندر ماهیگیری و جایگاه تخلیه صید، ۲ بندر منحصربهفرد خارج از نقطه بحران با بریدگیهای طبیعی و با قابلیت پهلوگیری کشتیهای غولپیکر، وجود بیش از ۲۰۰ جاذبه گردشگری و زمینهای کشاورزی مستعد میوههای گرمسیری و همچنین موقعیت مناسب برای پرورش میگو بهعنوان قلب سواحل مکران و محور توسعه شرق مطرح است.
از همین رو توسعه تنها بندر اقیانوسی ایران که این روزها بهعنوان «دروازه ملل» از آن یاد میشود از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا به گواه بسیاری از صاحبنظران مطمئنترین، بهترین و باصرفهترین مسیر و کریدور برای اتصال بازارهای دو کانون جمعیتی جهان با بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت بندر چابهار است.
اساتید دانشگاه برای تسهیل در راههای پی بردن به تواناییهای دریا میتوانند نقش بسزایی در حوزه اقتصاد دریا محور ایفا کنند.
امید است؛ با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور در بخش اقتصاد آبی با تمرکز بر سیاستهای اصلی کشور این حوزه گسترش و مورد استفاده قرار گیرد.