خطرات اقتصادی کنوانسیون تغییر اقلیم برای ایران
به گزارش نماد اقتصاد، کنوانسیون تغییر اقلیم COP29 یکی از رویدادهای جهانی مهم در زمینه مبارزه با تغییرات آبوهوایی است که سالانه با حضور نمایندگان کشورهای مختلف برگزار میشود. این کنوانسیون به دنبال ایجاد توافقاتی برای کاهش اثرات منفی تغییرات آبوهوایی و حفاظت از محیطزیست است.
اما باتوجهبه وضعیت اقتصادی کنونی ایران، شرکت در این کنوانسیون میتواند پیامدهای جدی برای کشور به همراه داشته باشد که نیازمند توجه و بررسی دقیق است، لذا در این یادداشت این مسئله را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
چالشهای اقتصادی ناشی از اجلاس تغییرات اقلیمی
ایران بهعنوان کشوری که تحت تحریمهای بینالمللی و اقتصادی قرار دارد، همواره با مشکلات و چالشهای اقتصادی متعددی روبرو است. یکی از چالشهای اصلی در کنوانسیون تغییرات اقلیمی که در باکو برگزار خواهد شد، تعهدات کاهش گازهای گلخانهای است.
این تعهدات میتواند منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی و افزایش بیکاری شود. درصورتیکه ایران بخواهد به این تعهدات پایبند باشد، ناچار به محدودکردن فعالیتهای صنعتی و انرژیبر خود خواهد بود، امری که بر تولدی ملی و اشتغال تأثیرگذار است.
از طرفی به دلیل وابستگی شدید به صنعت نفت و گاز، هر گونه کاهش تولید در این بخش میتواند به طور مستقیم بر اقتصاد کلان کشور تأثیر بگذارد. این در حالی است که صنایع دیگر نیز به طور مستقیم تحتتأثیر تصمیمات ناشی از این کنوانسیون قرار خواهند گرفت.
بهعنوانمثال، کاهش فعالیتهای صنعتی میتواند منجر به کاهش تولید در بخشهای مختلف، از جمله ساختمان، معدن و کشاورزی شود و این به نوبه خود به بیکاری و فقر بیشتر دامن خواهد زد.
خطر جدی صنعت نفت و گاز کشور را تهدید میکند
با این توافق و انجام تعهدات آن، صنعت نفت و گاز ایران، بهعنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور، در معرض خطرات جدی قرار میگیرد. باتوجهبه اینکه صنعت فوق منبع اصلی درآمدهای ارزی کشور است، فشار برای کاهش تولید گازهای گلخانهای و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر میتواند درآمدهای ارزی را بهشدت کاهش دهد.
علاوه بر این، اگر ایران بخواهد به تعهدات کاهش تولید گازهای گلخانهای پایبند باشد، نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم در انرژیهای نو و پایدار خواهد داشت، اما در شرایط کنونی، اقتصاد کشور با مشکلاتی نظیر تحریمها و کمبود منابع مالی روبرو است، لذا تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر به معنی نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم و غیرقابلتحقق است.
این تغییر نهتنها به معنای ایجاد زیرساختهای جدید است، بلکه نیازمند انتقال دانش و فناوریهای پیشرفتهای است که ایران بهسختی به آنها دسترسی دارد. در واقع، سرمایهگذاری در این حوزه ممکن است منابع مالی و انسانی موجود را به طور قابلتوجهی تحتفشار قرار دهد.
نقش اسرائیل و مسائل سیاسی در کنوانسیون بینالمللی تغییرات اقلیمی
بررسیها حکایت از این دارد که کنوانسیون تغییرات اقلیمی تحت نفوذ رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار دارد، در واقع دو اجلاس قبلی یعنی COP27 و COP28 به ترتیب در مصر و امارات برگزار شد، و نتیجه آن محدودسازی تجارت بر مبنای تولید کربن و برنامهریزی برای کاهش انتشار کربن به صفر تا سال 2050 بود، اقداماتی که به معنای محدودیت های جدی برای استفاده از منابع نفت و گاز کشورها است.
اجلاس COP29 نیز در 21 آبان ماه و در کشور آذربایجان برگزار خواهد شد، کشوری که منافع مشترک فراوانی با صهیونیست ها دارد، به بیانی تمامی اجلاس های گذشته و فعلی با برنامه ریزی دقیق و تحت نفوذ اسرائیل اجرایی شده است.
آنچه مشخص است، اهداف محیط زیستی، ظاهر اجلاس کنوانسیون تغییرات اقلیمی است و در باطن ماجرا شاهد، تصمیماتی در جهت تسلط رژیم صهیونیستی بر اقتصاد جهان هستیم، درواقع ازآنجاییکه اسرائیل تحت حمایت آمریکا و اروپا به فناوریهای نوین تجهیز شده است، لذا امضای این توافق توسط کشورها، به منزله لزوم خرید فناوری از این رژیم خواهد بود.
خروج ترامپ از توافق پاریس
خروج ایالات متحده از توافق پاریس در سال 2017 میلادی بهعنوان یک اقدام سیاسی تأثیرگذار در زمینه تغییرات اقلیمی به شمار میرود. این اقدام نشاندهنده بیاعتمادی به توافقات بینالمللی و نادیده گرفتن نگرانیهای اقتصادی است. این تجربه میتواند بهعنوان یک درس مهم برای ایران عمل کند و ما رت به احتیاط در تعاملات بینالمللی و کنوانسیونهای مربوط به تغییرات اقلیمی ترغیب کند.
ایران باید از این تجربه درس بگیرد و بر اساس شرایط اقتصادی خود تصمیمگیری کند. کشورهایی که تحتتأثیر تحریمها و شرایط اقتصادی نامناسب هستند، لزوماً بادقت بیشتری به تعهدات بینالمللی نگاه کنند و از تجربیات دیگر کشورها در زمینه خروج از توافقات بینالمللی بهرهبرداری کنند.
لزوم احتیاط در شرکت در COP29
باتوجهبه وضعیت کنونی اقتصاد کشور، به نظر میرسد که دولت باید بااحتیاط در کنوانسیون COP29 شرکت کند. ارسال یک هیئت کوچک و محدود به این کنوانسیون و عدم تعهد به کاهش تولید و سرمایهگذاریهای جدید در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، بهترین گزینه خواهد بود. این رویکرد میتواند به ایران این امکان را بدهد که هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی، وضعیت خود را حفظ کند و درعینحال از تعهدات سنگین و تحمیلی که ممکن است در آینده به مشکلات بیشتری منجر شود، دوری کند.
از سوی دیگر، کنوانسیون تغییرات اقلیم و تعهدات آن به کشورهای عضو فشار میآورد تا برای کاهش گازهای گلخانهای اقدام کنند، اما ایران میتواند با اتخاذ راهکارهای مؤثر خود به این اهداف نزدیکتر شود.
اولین گام، ارتقای؛ بهرهوری انرژی در صنایع و ساختمانهاست که مصرف سوختهای فسیلی را کاهش میدهد و به تعهدات کنوانسیون کمک میکند. دومین راهکار، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی است؛ این اقدام نهتنها به کاهش وابستگی به نفت و گاز کمک میکند، بلکه نشاندهنده عزم ایران در راستای اهداف جهانی است.
علاوه بر این، ترویج حملونقل عمومی و استفاده از خودروهای برقی میتواند آلودگی هوا را کاهش دهد و پایبندی به توافقات بینالمللی را تقویت کند. در انتها نیز، آموزش و آگاهیبخشی به مردم درباره اهمیت کاهش گازهای گلخانهای، میتواند به تغییر رفتارهای روزمره و تحقق اهداف کنوانسیون کمک کند.
تمامی موارد گفته شده، بهعنوان بخشی از راهکارهای کاهش گازهای گلخانهای شناخته میشود، گامهایی که همواره مورد تأکید کارشناسان بوده است، اما به دلیل بیتوجهی دولتها در نهایت شاهد آلودگی بیشتر در کلانشهرها بودهایم، از طرفی باید به سمت بهرهگیری از فناوریهای نوین نیز حرکت کرد، امری که کشور در مسیر آن قرار دارد، اما به دلیل تحریمها، مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.
بی تردید، اگر تحریمهای غرب در برخی از حوزهها نظیر انرژی هستهای بر ایران اعمال نمیشد، شدت استفاده از نفت و گاز تا این حد بالا نبود، با توجه به ادامه تحریمها، هر گونه توافق در خصوص کاهش استفاده از سوختهای فسیلی در شرایط فعلی، کشور را با شرایط عجیبی مواجه خواهد کرد.
در نهایت، توصیه میشود، دولت با تحلیل دقیق و استراتژیک به مسائل تغییرات اقلیمی نگاه کند و بر اساس منافع ملی، بهترین تصمیمات را اتخاذ کند. حتی شاید بتوان حتی این سؤال را مطرح کرد، آیا زمان آن نرسیده که ایران نیز بهمانند آمریکای ترامپ به فکر خروج از این کنوانسیون باشد یا حداقل با رویکردی محتاطانهتر در آن شرکت کند؟